چشم من، چشم تو را دید ولی دیده نشدمن همانم که پسندید و پسندیده نشد یاد لبهای تو افتادم و با خود گفتم:غنچهای بود که گل کرد ولی چیده نشدمن نظربازم و کم معصیتی نیست ولیچهبسا طعنهزدنهای تو بخشیده نشد ای که مهرت نرسیده ست به من، باور کنهیچکس قدر من از قهر تو رنجیده نشد عاشقت بودم و این را به هزاران ترفندسعى كردم كه بفهمانم و فهمیده نشد ,دیدمت,هزاران ...ادامه مطلب