گلایه

متن مرتبط با «دیدمت» در سایت گلایه نوشته شده است

برای تویی که دیگر ندیدمت...

  • برای تویی که دیگر ندیدمت...  ديگر نديدمت،‌ نه در باد و نه در فانوسديگر نديدمت، نه بر پلک پروانه و نه در تخيل شبنمديگر نديدمت، نه در صبحی از پی شب ونه در شبی از غروبِ همان روز بی‌رويا که فرداش آدينه بود.عجيب است، چشمهای همه‌ی مردگان مرا می‌نگرند.چشمهای همه‌ی مردگان، همزادانِ ستاره‌اند.دريغا سوسوی منتظر! بلکه تو از خود من،به اشاره نامی را زمزمه کنی،ورنه نمی‌توانمت شناخت!چشمهای همه‌ی مردگان، همزادانِ ستاره‌اند، نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم دی ۱۳۹۶ساعت 15:2 توسط اف.شین| , ...ادامه مطلب

  • ای که من دیدمت از پشت هزاران مانع

  • چشم من، چشم تو را دید ولی دیده نشدمن همانم که پسندید و پسندیده نشد یاد لبهای تو افتادم و با خود گفتم:غنچه‌ای بود که گل کرد ولی چیده نشدمن نظربازم و کم معصیتی نیست ولیچه‌بسا طعنه‌زدنهای تو بخشیده نشد ای که مهرت نرسیده ست به من، باور کنهیچکس قدر من از قهر تو رنجیده نشد عاشقت بودم و این را به هزاران ترفندسعى كردم كه بفهمانم و فهمیده نشد ,دیدمت,هزاران ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها